نمیخواستم اینطور باشه، ولی شاید این آخرین باره.
دلم میخواست قبل از اینکه همهچیز تموم بشه، اینجا رو اینطوری ببینم. خرس کوچولوم به دلت نشست؟ همونطوری شد که دوسش داشتی؟
راستش یادم نمیاد تا حالا متن خداحافظی نوشته باشم. تا اونجایی که یادمه، همیشه همهچیز انقدر یهویی تموم شده که اصلاً به خداحافظی نرسیده. اما به لطف این غیبت طولانی که داشتم، تموم وابستگیم به اینجا از دلم محو شده و این خداحافظی برام به مراتب راحتتره.
دلم نمیخواد طولانیش کنم، اما باید از همهی آدمهایی که یه روزی وقت گذاشتن و متنهای دست و پا شکستمو خوندن، تشکر کنم. این برام بینهایت ارزشمنده. مرسی که کنارم بودید، بهم بال و پر دادید و یه جورایی بزرگم کردید. خیلی دوستون دارم و همیشه توی قلبم یه جای مخصوص برای خودتون دارید. از همینجا محکم بغلتون میکنم و تکتکتونو میبوسم.
اگر عمری باقی باشه، شاید یه روزی یه جایی دوباره به هم برخوردیم، پس به امید اون روز.
دوستدار شما، کارمن.